آمادگی دفاعی متوسطه دوم نجف آباد



باعرض سلام وقبولی طاعات.

قابل توجه همکاران گرامی دردومقطع متوسطه اول ودوم.

لطفا  بعدازبرگزاری آزمون دفاعی ؛سوالات دفاعی راهمراه پاسخنامه به ایمیل گروه آمادگی شهرستان شیهدپرورنجف آباد ارسال نمایید.باتشکر 

سرگروه دفاعی 


انتخاب چهره‌هایی که هیچ‌گونه هم‌خوانی با معیارها و فرهنگ ارزشی ما ندارند در کسوت اجرای برنامه‌های معارفی تلویزیون یک ‌اشتباه بزرگ است.
گروه فرهنگی،متاسفانه این روزها شاهد اتفاقاتی در شبکه‌های تلویزیونی صداوسیما هستیم که نشان از عدم شناخت و  بی‌دقتی برخی ازمدیران شبکه‌ها به خط و خطوط این سازمان حکایت دارد و اساس استقلال آن را زیر سؤال برده است. 
آقای مدیر عامل صدا و سیما،جذب مخاطب به چه قیمت!
به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، شایدمدیران برخی از شبکه‌ها با تفکر جذب مخاطب بیشتر دست به هر وسیله‌ای زده و عواقب کار را در نظر نمی‌گیرند. به کارگیری برخی از به اصطلاح سلبریتی‌ها به عنوان مجری در برنامه‌های تلویزیونی فقط به بهانه جذب مخاطب بیشتر نه تنها به نفع شبکه‌های تلویزیونی نیست بلکه اگر به دقت بررسی شود ضررش به مراتب بیشتر است.
انتخاب چهره‌هایی که هیچ‌گونه هم‌خوانی با معیارها و فرهنگ ارزشی ما ندارند در کسوت اجرای برنامه‌های معارفی تلویزیون یک ‌اشتباه بزرگ است. اگرچه شاید مدیران شبکه‌ها نظر سویی نداشته باشند اما همین‌اشتباه به ظاهر کوچک باعث می‌شود که دشمنان نظام، به ویژه رسانه‌های وابسته و استکباری با دست آویز قراردادن این نوع حرکت‌ها به ارزش‌های نظام ما ضربه بزنند. 
باز جای شکرش باقی است که در ماجرای اخیر برنامه‌سازی معارفی رمضان در شبکه سه معاون سیما با برخورد به موقع خود اجازه نداد باز هم برخی افراد نا‌آگاه از این فرصت به نفع خود سود ببرند و به موقع هم در مقابل این حرکت ایستاد و به مدیران تفهیم کرد که به هر بهانه‌ای نمی‌توان به دنبال جذب بیشتر مخاطب بود.
 اما آنچه ما در طی یک سال اخیر در برخی از شبکه‌های رسانه ملی شاهدش هستیم متاسفانه بهره‌گیری از عده‌ای از مجریان مشکل داراست که فقط یا به خاطر چهره شدن در جامعه و یا به عبارتی براساس ارتباط وارد عرصه اجرای تلویزیونی شدند. 
صداوسیما یک نهاد فرهنگی و ارزشی است که اصولا افرادی که برای کار اجرای تلویزیونی که حساس‌ترین شغل سازمانی در صداوسیماست وارد این  سازمان می‌شوند. بنابراین ابتدا می‌بایست تمامی مسیرهای گزینشی این سازمان را طی کنند. البته این‌گونه نیست که هرفردی که ابتدا وارد سازمان صداوسیما می‌شود بلافاصله جلوی دوربین برود و
به هرحال صلاحیت‌های فردی، اجتماعی، خانوادگی و شخصیتی افراد، به خصوص آنهایی که می‌خواهند اجرای تلویزیونی داشته باشند باید مورد تایید قرار بگیرند. پس به نظر می‌رسد که درهمین مسیر و انتخاب مجریان، برخی از مدیران شبکه‌ها با زیر‌پا گذاشتن مقررات و قوانین گزینش سازمان صداوسیما‌، مجری برای خود انتخاب می‌کنند و بالاخره همه را به دردسر می‌اندازند.
آقای مدیر عامل صدا و سیما،جذب مخاطب به چه قیمت!
از طرفی هم برخی از مدیران شبکه‌های تلویزیونی برای اینکه شبکه موردنظر در بین شبکه‌ها از جذابیت بیشتر و مخاطب پرتعداد برخوردار شود دست به دامان افراد مطرح در جامعه از جمله خواننده، بازیگر، ورزشکار قهرمان و. می‌زنند. فارغ از اینکه آیا نفر مورد نظر آن مدیر صلاحیت داشته باشد یا نه! اما به عبارتی ازنظر گزینش صداوسیما شاید تعداد زیادی از افراد مطرح جامعه که نام بردیم نیروهای خوبی هم باشند اما صلاحیت اجرای برنامه تلویزیونی را نداشته باشند. بنابراین مدیران جوان تلویزیون بایستی دقت کنند که آن چهره موردنظر هر چند اگر در جامعه محبوب هست لیکن نمی‌تواند مجری صاحب صلاحیتی برای اجرای تلویزیونی باشد. این نوع ‌اشتباهات و مشکلات مدت‌هاست که در رسانه ملی درحال وقوع است و به ندرت دیده شده که جلوی این نوع ‌اشتباه گرفته شود. به هرصورت امیدواریم که مدیران ارشد سازمان صداوسیما با دقت بیشتر و حساسیت لازم درخصوص اجراهای تلویزیونی ورود کنند و کار را به افراد ذیصلاح بسپارند. 
امروز شبکه‌های تلویزیونی سازمان صداوسیما به‌خصوص شبکه‌های ملی و سراسری، مخاطب فراوانی دارند و باید اذعان کرد که طیف وسیعی از این مخاطبان مردم مسلمان و انقلابی کشورمان هستند. بنابراین شایسته است که اجراهای تلویزیونی در اختیار افرادی باشد که از هر نظر صلاحیت داشته و در مرحله نخست انقلابی،  مسلمان و پای بند به ارزش‌های نظام و اسلام باشند.
 چرا رسانه ملی از فرد یا افرادی که مسئله‌دار هستند و درمواردی حتی در فتنه هم‌دستی بر آتش داشتند بایستی در اجراهای تلویزیونی استفاده کند؟ امیدواریم که مدیران دلسوز و انقلابی گزینش سازمان صداوسیما در این‌گونه موارد به طور جدی وارد میدان شوند و اجازه  ندهند که به هر بهانه‌ای افرادی نالایق و بی‌صلاحیت در شبکه‌های تلویزیونی رسانه ملی به عنوان مجری و گوینده جلوی دوربین قرارگیرند. مردم انقلابی ما که با حضور خود در همه صحنه‌ها ازاین نظام و ارزش‌های آن پاسداری کرده و می‌کنند هرگز اجازه نخواهند داد که برخی افراد بی‌صلاحیت و مشکل دار در شبکه‌های تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی به عنوان مجری ظاهر شوند.
رسول شمالی
منبع: بولتن نیوز
برچسب ها: صدا و سیما ، معارف ، شبکه سه

مستند ضد صهیونیزمی - تکفیری حیفا

محمدرضا حداد پور جهرمی

ناشر : دفتر نشر معارف

قیمت : ۴۰,۰۰۰ ریال  

افزودن به سبد خرید

 اضافه به علاقه مندی ها
  • درباره کتاب
  •  
  • درباره نویسنده
  •  
  • درباره ناشر
  •  
  • نظرات
معرفی کتاب
این مجموعه دربردارنده داستان زندگی و ماموریت دختری جاسوس از اداره ی متساوای سازمان موساد در منطقه غرب آت. آن دختر، همانند دیگر خواهرانش به خیانت به تاریخ مشغول بوده و جنایت های دیگر را از طرف رژیم غاصب صهیونیستی مرتکب می شود تا بتواند مدیریت رفتاری و تصمیم ساز سران داعش را در دست بگیرد.
این داستان مستند به وقایع تاریخی است که به شهادت کتاب پنجاه درصد کتاب را شامل می شود و الباقی به منظور جذابیت توسط نویسنده به شکل داستانی درآمده است.
اکثر اسامی و تاریخ نگاری ها قابل مشاهده در منابع اینترنتی و بقیه موارد به جهت مسائل امنیتی در کتاب ذکر نشده است.
گزیده کتاب
البغدادی به فلوجه می رود و حیفا والعدنانی هم به الرمادی می روند. در خلال مدتی که حیفا در زندان است یا شاید تازه با العدنانی از زندان فرار کرده و به الرمادی رفته اند، طی یک حفره اطلاعاتی در موساد و به دنبالش نفوذ نیروهای اطلاعاتی جبهه مقاومت (ایران، عراق و حزب الله) از این حفره مدارک مربوط به این ماموریت موساد لو می رود و توسط تیم اطلاعاتی جبهه مقاومت تحلیل می شود. ونهایتا ردپای حیفا (حفصه) و ابومحمد العدنانی در الرمادی کشف می شود.

خلاصه‌ای از سرگذشت سرلشکر خلبان علی اقبالی دوگاهه» که به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود را مشاهده می‌کنید.

شهید نابغه ایرانی که به دستور صدام با دو جیب پیکرش را به دو نیم تقسیم کردند!به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،علی اقبالی دوگاهه به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامه‌های بین المللی رفتار با اسرا، به فجیع‌ترین و بیرحمانه‌ترین وضع به شهادت رسید.

در این گزارش با جوان‌ترین سرگرد تاریخ نیروی هوایی ایران و نابغه‌ای که از پذیرش حضور در نیروی هوایی آمریکا سر باز زد سرلشکر خلبان علی اقبالی دوگاهه» و داستان عجیب شهادتش بیشتر آشنا می‌شویم.

او اهل رودبار استان گیلان بود. وی در ۲۵ سالگی استاد خلبان جنگنده f-۵ و در ۲۷ سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد. سرلشگر خلبان عباس بابایی» و سرلشگر خلبان مصطفی اردستانی» از شاگردان تحت آموزش ایشان بودند.

آموزش در آمریکا: وی تکمیل دوره خلبانی را به مدت ۲۲۰ ساعت در سال ۱۳۴۷ در پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای امریکا را به پایان رساند و کسب رتبه نخست در بین بیش از ۴۰۰ دانشجوی خلبانی از کشور‌های مختلف به عنوان خلبان نمونه این پایگاه را از آن خود نمود.

امتیازات خلبانی که او در پایگاه ویلیامز آمریکا بدست آورد شامل رکورد‌هایی بود که تا آن زمان هرگز در آن پایگاه هوایی ثبت نشده بود. بطوری که تمامی اساتید پرواز هواپیما‌های جنگی آمریکا را شگفت زده نمود؛ و به او لقب سلطان پرواز را داده بودند.

شهید نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش را به دو نیم تقسیم شد+تصاویر

در سال ۱۳۴۸ آموزش‌های تاکتیکی هواپیمای شکاری اف ۵ را به سرعت گذراند و به عنوان افسرخلبان جنگنده شکاری تاکتیکی اف ۵ تایگر در گردان ۴۳ شکاری، فعالیت‌های پروازی خود را در پایگاه هوایی دزفول آغاز کرد.

در سال ۱۳۵۱ بین خلبانان تمام پایگاه‌ها در پایگاه دزفول برگزار شد حائز مقام نخست در بین تمامی خلبان‌ها شد و به عنوان قهرمان قهرمانان معرفی شد در سال ۱۳۵۳ جهت گذراندن دوره کارشناسی تفسیر عکس‌های هوایی و مدیریت اطلاعات و عملیات هوایی مجددا به امریکا اعزام گردید.

پس از بازگشت در پایگاه‌های هوایی بوشهر و تبریز به خدمت پرداخت شهید اقبالی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد که ثمره آن فرزندی پسر بود که هم اکنون از پزشکان حاذق کشور است. براساس مدارک موجود در پرونده پرسنلی این شهید وی همواره در وضعیت عالی پروازی آکادمیک و انضباطی قرار داشته است.

دریافت بیش از سه هزار ساعت پرواز عملیاتی و آموزش خلبانی به ده‌ها دانشجوی جوان که تعدادی از آن‌ها همچون شهیدان سرافراز سرلشگر خلبان عباس بابایی و سرلشگر خلبان مصطفی اردستانی به مقام والای شهادت نایل شده اند و یا به رده‌های ارشد فرماندهی نیروی هوایی رسیده اند کارنامه درخشان شهید سیدعلی اقبالی است.

شهید نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش را به دو نیم تقسیم شد+تصاویر

در بیان خصوصیات این شهید نوشته اند وی فردی به تمام معنا صمیمی و مهربان بود فروتن و خویشتن دار گشاده رو و متین آراسته و با اخلاق نیکو و منش بسیارانسانی شهید اقبالی علاقه وافری به قرآن داشت و هرچند وقت کل قرآن را دوره می‌کرد.

این شهید سعید در عملیات معروف کمان ۹۹ که در نخستین روز جنگ تحمیلی با شرکت ۱۴۰ فروند جنگنده از پایگاه‌های مختلف انجام شد شرکت داشت. سید شهید در قالب لیدر دسته ۴ فروندی به نام اسکارال از پایگاه دوم شکاری تبریز به هوا برخاست و پس از بمباران پایگاه هوایی موصل، به همراه همه همرزمانش سالم به پایگاه برگشت.

این هم وطن دلیر اکثر تلمبه خانه‌ها و نیروگاه‌های برق عراق از کار انداخته بود و طرح‌های عملیاتی وی باعث گردیده بود صادرات ۳۵۰ میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود. از این رو به دستور صدام پس از دستگیری بدنش به دو نیمه تبدیل شد و نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد.

شرح کامل شهادت ایشان را در زیر بخوانید و به دیگران هم بفرستید تا مردم ایران بدانند ما چه عزیزان گمنامی را در نیروی هوایی ارتش داشته ایم که حتی نام آن‌ها را هم نشنیده ایم.

شهید نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش را به دو نیم تقسیم شد+تصاویر

شهادتش در روز عید قربان مصادف با اول آبان ماه ۱۳۵۹ رقم خورد. پس از بمباران موفق پادگان العقره در شمال عراق و همچنین در منطقه هوایی موصل هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و در حالی که به نزدیکی مرز ایران رسیده بود هواپیمایش سقوط کرد و در خاک عراق مجبور به خروج اضطراری شد.

شهید نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش را به دو نیم تقسیم شد+تصاویر

در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامه‌های بین المللی رفتار با اسرا، به فجیع‌ترین و بیرحمانه‌ترین وضع به شهادت رسید.

بدستور صدام ملعون، دو ماشین جیپ از دو طرف با طناب‌هایی که به بدن این خلبان پر افتخار بسته بودند بدنش را دو نیم کردند. به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشی بیشرمانه برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت هولناک، تا سال‌ها از اعلام سرنوشت آن شهید مظلوم خودداری می‌کرد و طی ۲۲ سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وی موجود نبود.

شهید نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش را به دو نیم تقسیم شد+تصاویر

تا این که در خرداد سال ۱۳۷۰، بر اساس گزارش‌های موجود عملیاتی و اطلاعاتی، و نامه ارسالی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ جهانی مبنی بر شهادت ایشان و اظهارات دیگر اسرای آزاد شده وخلبانان اسیر عراقی، شهادت خلبان علی اقبالی دوگاهه محرز شد.

پیکر مطهرش که بخشی از آن غریبانه در قبرستان محافظیه نینوا و بخشی دیگر در قبرستان زبیر موصل به خاک سپرده شده بود، با پیگیری کمیته جستجوی اسرا و مفقودین وکمیته بین‌المللی صلیب سرخ جهانی، به همراه پیکر‌های مطهر تنی چند از دیگر خلبانان شهید نیروی هوایی، پس از ۲۲ سال دوری از وطن، در میان حزن و اندوه خانواده، یاران و همرزمانش به میهن بازگشت و به شکلی بسیار با شکوه و تاریخی در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی تشییع و در پنجم مردادماه ۸۱ در قطعه خلبانان بهشت زهرا درکنار سایر همرزمانش آرام گرفت. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

منبع:جهان نیوز

انتهای پیام/

خلاصه ای از زندگینامه شهید علی اقبالی دوگاهه


آیا احتمال وقوع درگیری نظامی بین ایران و آمریکا وجود دارد؟

© Wikipedia/ MrInfo2012
گزارش و تحلیل
دریافت لینک کوتاه
سمیرا اسماعیلی
 0 327

اقدام ایران در قبال آمریکا و قراردادن نام سنتکام در فهرست سازمانهای تروریستی، پاسخی متقابل بوده است.

حشمت‌الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و ت خارجی مجلس شورای ایران، از تهیه طرحی دوفوریتی در مجلس خبر داد که بر مبنای آن، درصورتی‌که آمریکا نام سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌های تروریستی بگنجاند، ایران نیز ارتش آمریکا را تروریستی اعلام خواهد کرد. قرار است این طرح پس از امضای نمایندگان تقدیم هیئت رئیسه شود. 
آقای حسن هانی‌زاده، تحلیلگر ی و رسانه ای ارشد و کارشناس مسایل خاور میانه و جهان عرب، سردبیر پیشین خبرگزاری مهر نیوز در گفتگو با اسپوتنیک در خصوص اقدام متقابل ایران در قرار دادن نام نیروهای مسلح آمریکا در فهرست تروریستی و خطرات این اقدام آمریکا در منطقه صحبت نمود. 
اقدام ایران در قراردادن نیروهای مسلح آمریکا در فهرست نیروهای تروریستی، با چه اهدافی صورت گرفته است؟ 
اقدام اخیر ترامپ در قراردادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی، با قوانین بین المللی مغایرت دارد، زیرا ماده های 150 و 151 از قانون اساسی ایران صراحتا، بر سپاه پاسداران به عنوان یک نیروی نظامی منضبط و مدافع ارزشهای انقلاب اسلامی تاکید دارد. لذا قراردادن این مجموعه نظامی اسلامی و مردمی در لیست سازمان های تروریستی نشان می دهد که ترامپ تلاش دارد تا نیروهای نظامی و ایران را منزوی نماید. 
ایران نیز طبیعتا در اقدامی متقابل قانونی را در مجلس شورای اسلامی تصویب کرد که به موجب آن تمام نیروهای نظامی آمریکا در منطقه موسوم به سنتکام را به عنوان نیروهای طرفدار و حامی گروهک های تروریستی قرار داده است. لذا اقدام متقابل ایران به تدریج صورت خواهد گرفت، اگر آمریکا دست به عملیاتی علیه ایران بزند، قطعا ایران راه کارهایی علیه آمریکا در اختیار دارد و به موقع این اقدام خود را انجام خواهد داد. 
لذا به نظر می رسد که اقدام امریکا و رئیس جمهور این کشور یک رفتار نمادین است که خیلی موثر نخواهد بود. اما اگر رئیسس جمهور آمریکا بخواهد به صورت عملی اقدامی کند، طبیعتا ایران تمام منافع آمریکا در منطقه و حامیان این کشور را با اقدام متقابل تحت تاثیر قرار خواهد داد. 
آیا با این اقدام ایران، احتمال تشدید درگیری نظامی بین ایران و آمریکا وجود دارد؟ 
اگر آمریکا پا را فراتر بگذارد و ایده خود را عملیاتی کند، طبیعتا این اقدام رخ خواهد داد، ایران در حال حاضر تلاش می کند تا با همکاری همپیمانانش در منطقه، از فشارهای آمریکا بکاهد. اما اقدام دیگر آمریکا در تحریم صادرات نفت ایران ممکن است شرایط خاصی را در منطقه ایجاد کند و ایران ناچار شود تنگه هرمز را بر روی کشتی های خارجی ببندد و این مطمئنا پیامدهایی را خواهد داشت و منطقه دچار آشوب خواهد شد.

زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

 yjc.ir

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خَدیجهَ الکُبری .

زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَهَ اَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خالِصَهَ الْمُخْلِصاتِ، اَلسَّلامُعَلَیْکِ یا سَیِّدَهَ الْحَرَمِ وَ مَلائِکَهَ الْبَطْحآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَوَّلَ مَنْ صَدَّقَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ مِنَ النِّساءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّهِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا قَرینَهَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ، اَلْمُزَوَّجَهِ بِخُلاصَهِ الْأَصْفِیآءِ، یَا ابْنَهَ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرآئیلُ، وَ بَلَّغَ اِلَیْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَهَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَهَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَوَلّى‏ دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى‏ رَحْمَهِ اللَّه، اَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبَهُ اللَّهِ وَ خِیَرَهُ اُمَّتِهِ، اِنَّ اللَّهَ جَعَلَکِ فى‏ مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ فى‏ قَصْرٍ مِنَ الْیاقُوتِ وَ الْعِقْبانِ، فى‏ اَعْلى‏ مَنازِلِ الْجَنانِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ

زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

به گزارش گروه استان‌هایباشگاه خبرنگاران جوان از شهرکرد؛ حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و مادر ارجمند حضرت فاطمه زهرا (س) است.
حضرت خدیجه (س) از قبیله قریش بود. پدرش خُوَیلد بن اسد و مادرش فاطمه بنت زائده است که هر دو از ریشه دارترین و اصیل‌ترین خاندان‌های عرب در حجاز بودند.
خویلد در دوره جاهلیت، مهتر طائفه خود و از محترمان قریش به شمار می‌رفت و دارای موقعیتی ممتاز بود.
خدیجه کبری (س) چند سال (حدود ۱۵ سال) قبل از عام الفیل و ۶۸ سال پیش از هجرت پیامبر (ص)، در مکه مکرمه به دنیا آمد.
آن حضرت (س) پیش از ظهور اسلام از ن بر جسته قریش محسوب می‌شد و به او طاهره»، مبارکه‏»، سیده ن قریش»، بانوی دوراندیش و خردمند» و بانوی عاقل» می‌گفتند که نشان دهنده جایگاه بالای او در میان مردم است.
او بانویی وزین و با وقار، عفیف و پاک‏دامن، پرهیزکار و مورد احترام، و انسانی روشن بین و دور اندیش، علاق‏مند به‏ معنویات، با سخاوت، معتقد به حق و حقیقت، و متمایل به ‏اخبار آسمانی بود.
آن حضرت (س) علاوه بر کثرت اموال و املاک، از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ‏ای داشت و او را ملکه بطحاء» می ‏گفتند.
حضرت خدیجه (س) در دوران جوانی با تشکیل کاروان‏‎های تجاری و با مدیریت و درایتی قوی، و به دور از رسم تاجران آن زمان که از طریق رباخواری ثروت اندوزی می‌کردند، به تجارت و کسب درآمد روی آورد. چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشور‌هایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و داد و ستد می‌کردند.
خدیجه کبری (س) از ثروتمندترین افراد مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه‎‏اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه‏گاه نیازمندان بود.
حضرت خدیجه (س) از طرف پدر با رسول خدا (ص)، عموزاده بود و نسب هر دو به قصی بن کلاب می‌رسید. او از لحاظ نسب از همه ن پیامبر اکرم (ص) به ایشان نزدیک‏تر است.
خدیجه کبری (س) قبل از ازدواج با رسول خدا (ص)، دو بار ازدواج کرده بود. نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن، زن عتیق بن عائذ از بنی مخزوم گردید که هر دو از دنیا رفته بودند. وی از ابوهاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب یک دختر شد.
البته عده‌ای از علما هم معتقدند که خدیجه (س) پیش از آن، ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش می‌باشد.
پس از این دو ازدواج، با آن که زنی زیبا و ثروتمند بود و خواستگاران فراوانی از جمله مردان ثروتمندی از قریش مانند ابوجهل بن هشام و عقبه بن ابی معیط داشت، ازدواج نکرد و با دارایی که داشت به بازرگانی پرداخت.

آشنایی و ازدواج با محمد امین (ص)

خدیجه (س) وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی محمد امین (ص) را شنید، در پی مذاکراتی با ابوطالب عموی پیامیر (ص)، برادر زاده او محمد (ص) را برای امور مربوط به داد و ستد‌ها در کاروان تجارتی خود انتخاب کرد و محمد امین (س) از سوی او و برای تجارت، به شام رفت.
پس از این سفر تجارتی بود که خدیجه (س) شیفته لیاقت، نجابت، امانت داری و راستگویی، خوی نیکو، مکارم اخلاقی و معنوی، شخصیت ممتاز و محترم، و خصال پسندیده محمد امین (ص) شد و به ازدواج با او مایل گردید. سپس زنی به نام نفیسه دختر علیه را واسطه قرار داد تا آمادگی او را برای ازدواج، به اطلاع محمد (ص) برساند و با برپایی مجلس عقد باشکوهی در خانه خود، همسر آن حضرت (ص) شد.
بعضی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با محمد امین (ص) در میان گذاشت و به گفته ابن هشام مورخ مشهور، به وی گفت: عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، می‌خواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم»، پیامبر (ص) موضوع را با عموی خود ابوطالب در میان گذاشت، و ابوطالب نظر موافق خود را اعلام کرد که نفیسه بانوی واسطه نیز آمادگی محمد امین (س) را به خدیجه (س) خبر داد.
این ازدواج مبارک، ۱۵ سال قبل از بعثت پیامبر (ص) و هنگامی صورت گرفت که ۲۵ سال از عمر شریف آن حضرت (ص) و ۴۰ سال از عمر حضرت خدیجه (س) می گذشت.
چنان که بین مورخان مشهور است و اهل سنت نیز آن را تأیید می‌کنند، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) ۴۰ سال داشت، اما با توجه به تعداد فرزندانی که از این ازدواج به دنیا آمده است، می‌توان گفت: تاریخ نویسان عدد ۴۰ را از آن جهت که عدد کاملی است انتخاب کرده اند. ابن سعد به اسناد خود از ابن عباس روایت می‌کند که سن خدیجه (س) هنگام ازدواج با حضرت محمد (ص)، ۲۸ سال بوده است.
مراسم عقد آن‌ها با حضور عمو‌های پیامبر (ص) و بستگان خدیجه (س) که از همه مشهورتر پسر عموی او ورقه بن نوفل بود، انجام و خطبه عقد توسط ابوطالب که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر (ص) بود، اجرا شد و بر خلاف سنت‌های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، خدیجه (س) بخش زیادی از مال و ثروت و دارایی خود را به حضرت محمد (ص) هدیه کرد.
مهریه حضرت خدیجه (س) بنا بر برخی نقل‎ها، ۲۰ شتر و بنا بر نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که ۵۰۰ درهم می‌شود، بود.
این جریان باعث شد ن مکه رابطه شان را با خدیجه (س) قطع کنند و او را تنها بگذارند.
امام جعفر صادق (ع) می‌فرمود: وقتی خدیجه (س) پیامبر اکرم (ص) را به همسری برگزید، ن مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه (س) سلام نمی‌کردند، حتّی از رفت و آمد ن دیگر با او هم جلوگیری می‌نمودند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه (س) مستولی شد. البته او بیشتر از این می‌ترسید که به پیامبر (ص) آسیبی برسانند. وقتی خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله شد، فاطمه (س) در شکم مادر با او سخن می‌گفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه می‌فرمود. امّا خدیجه (س) این حالت را از پیامبر (ص) مخفی می‌داشت تا آن که روزی حضرت (ص) داخل شد و شنید که خدیجه (س) با کسی سخن می‌گوید. حضرت (ص) به اطراف نگریست، امّا کسی را ندید، پرسید: ای خدیجه! با چه کسی سخن می‌گویی؟ خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت اشاره کرد و گفت: فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می‌گوید و مونس من است. حضرت (ص) فرمود: در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند، نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او امامان دین متولّد می‌شوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آن‌ها را جانشین خود در زمین قرار می‌دهد.»
به هر حال ثمره این ازدواج و پیوند آسمانی و مبارک، دو پسر به نام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر (ص) از دنیا رفتند و چهار دختر به نام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا (س) بود. فاطمه زهرا (س) بعد از بعثت به دنیا آمد.

زندگی‌نامه حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

اولین بانوی مسلمان

حضرت ام المؤمنین خدیجه (س) از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می‎رود. او نخستین زنی بود که به اسلام گروید و به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان آورد، همان‎طور که علی ‏بن ابی طالب (ع) اولین ‏مردی بود که اسلام آورد.

او همچنین اولین بانویی بود که همراه امام علی (ع) با پیامبر (ص) به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.

خدیجه کبری (س) از کتب آسمانی آگاهی داشت و از کسانی بود که انتظار بعثت و پیامبری خاتم الانبیاء (ص) را می‏ کشید و همیشه از ورقه‏ بن نوفل و دیگر علما، جویای نشانه‎های‏ نبوت می‌شد.

اشعار فصیح و پر معنای وی در شأن پیامبر اکرم (ص)، از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‏ کند.

حضـرت خدیجه (س) به عنوان اولین بانوی مسلمان، نقش والایی در ترویج دین و فرهنگ اسلامی داشت و بانوان بسیاری از وی به عنوان یک الگوی زن مـسلمان، درس آموختند.

این بانوی مکرمه (س) نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر (ص) ایمان آورد، بلکه هم با انفاق اموال و دارایی خود و هم با حمایت و همراهی، او را در برابر سختی‎ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد.

خدیجه کبری (س) تا زمانی که زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت و دشوار شود. هنگامی که آن حضرت (ص) با باری از مصیبت و اندوه به خانه می ‏آمد، او را دلداری می‏ داد و نگرانی را از ذهن و خاطرمبارکش می‏ زدود.

حضور همراه پیامبر (ص) در شعب ابی‌طالب

یکی از ماجراهای بسیار جانسوزی که در سال ششم یا هفتم تا دهم بعثت، یعنی در طول حدود سه سال و به قولی چهار سال رخ داد، محاصره شدید اقتصادی پیامبر اسلام (ص) و چهل نفر از یاران و مدافعان آن حضرت (ص) از سوی مشرکان، در دره ای به نام شعب ابی‎طالب در میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه مکرمه بود. آن‎ها در این مدت جز در چهار ماه حرام سال، در آن دره سوزان محصور بودند، گرمای داغ تابستان در آن بیابان خشک بی آب و علف و بدون هیچ گونه وسایل و امکانات، و گرسنگی شدید و تشنگی طاقت فرسا را تحمل کردند. حضرت خدیجه (س) بانویی که ۶۳ تا ۶۵ سال از عمر شریفش گذشته بود هم در کنار همسر گرامیش رسول خدا (ص) در این محاصره قرار گرفت و از او حمایت کرد.

گرمای سوزان و گرسنگی و تشنگی، و فشارهای محاصره به قدری بود که صدای گریه کودکان بنی هاشم، از پشت کوه ابوقبیس تا کنار کعبه به گوش طواف کنندگان می رسید.

حضرت خدیجه (س) بیشتر اموال و دارایی خود را در این مدت صرف کرد و دو ماه پس از اینکه از محاصره آزاد شد، بر اثر آن رنج‎های بسیار سخت و طاقت فرسای دوران محاصره، از دنیا رفت و در حقیقت به شهادت رسید.

انفاق اموال در راه خدا و گسترش اسلام

اموال و دارایی حضرت خدیجه (س) به عنوان ابزاری مناسب، از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت تا این که آخرین بخش این دارایی هم توسط امیرالمونین امام علی (ع) در جریان هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه صرف شد.
پیامبراکرم (ص) سه شبانه روز در غار ثور ماند، امام علی (ع) هم شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر آورد. در آن جا پیامبر (ص) به امیرالمومنین (ع) فرمود: امانت‌های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه‌ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو؛ هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه‌ای دارد بیاید و تحویل بگیرد . از آخرین باقی‎مانده اموال خدیجه، برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت‎ها، دیگر درنگ نکن.»
و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود.»

وفات ام المومنین و همسر شایسته پیامبر خدا (ص)

حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (س) و به عنوان همسر ایشان زندگی کرد و دوران پر فراز و نشیبی را با آن حضرت (ص) پشت سر گذاشت تا اینکه سرانجام در سال دهم بعثت و سه سال قبل از هجرت، در سن ۶۵ سالگی (و همان طور که گفته شد بر اثر رنج های دوران محاصره در شعب ابی‎طالب) بیمار شد و به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفت. به همین دلیل آن سال را عامُ الحُزْن به معنای سال غم و اندوه نامیدند و البته این نام‌گذاری به پیامبر (ص) نسبت داده شده است. در همین سال بود که محاصره مسلمانان در شعب ابی‎طالب پایان یافت.
چون بیماری خدیجه (س) شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم. من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از ن قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‌ای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم می‌کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه (س) عرض می‌کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم می‌گوید: من از قبر در هراسم. از تو می‌خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه (س) فرستاد و او بسیار خوشحال شد.
بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم. پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کرد. آن گاه شخصاً درون قبر رفت و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهاد و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرش خدیجه (س) اشک می‌ریخت، دعا می‌کرد و آمرزش می‌طلبید.
پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شد.
قبرستان مَعلاة قدیمی‌ترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است. مقبره بنی‌هاشم نیز گفته می‌شود. عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شده‌اند.

فضایل حضرت خدیجه کبری (س)

از فضایل حضرت خدیجه (س) به عنوان همسر گرامی رسول خدا (ص) و ام المؤمنین، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم (ص) نیز بارها این مسأله را به خدیجه (س) بشارت می داد و می فرمود: در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.»
امام جعفر صادق (ع) نیز می فرماید: هنگامی که خدیجه (س) وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر (ص) از این حالت دختر کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه (س) همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت، در خانه ای کنار آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران نشسته است. هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد.»
طبق حدیث مشهوری میان اهل شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام حضرت خاتم الانبیا (ص) فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان ن، فقط چهار زن که عبارتند از آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (ص)» و نیز فرمود: بهترین ن بهشت، چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص) و آسیه دختر مزاحم.»

انتهای پیام/ش

Hide

حضرت خدیجه سلام الله علیها

 alzahra.ac.ir

خدیجه پیش از ظهور اسلام از ن بر جسته قریش بشمار می رفته است تا آنجا که او را طاهره و سیده ن قریش می خواندند. پیش از آنکه به عقد رسول اکرم در آید نخست زن ابو هاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن زن عتیق بن عائذ از بنی مخزوم گردید. وی از ابو هاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب دختری گردید. اینان برادر و خواهر مادری فاطمه (ع) اند.

پس از این دو ازدواج، با آنکه زنی زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت، شوی نپذیرفت و با مالی که داشت به بازرگانی پرداخت. تا آنگاه که ابو طالب از برادرزاده خود خواست او هم مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه گردد، و از سوی او به تجارت شام رود و چنین شد. پس از این سفر تجارتی بود که به شوئی با محمد (ص) مایل گردید، و چنانکه میدانیم او را به شوهری پذیرفت. چنانکه بین مورخان شهرت یافته و سنت نیز آنرا تایید میکند، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) چهل سال داشت. ولی با توجه به تعداد فرزندانی که از این ازدواج نصیب او گشت، می توان گفت، تاریخ نویسان رقم چهل را از آن جهت که عدد کاملی است انتخاب کرده اند. در مقابل این شهرت، ابن سعد باسناد خود از ابن عباس روایت می کند که سن خدیجه هنگام ازدواج با محمد (ص) بیست و هشت سال بوده است.

نجابت محمد بن عبدالله که از اصیل ترین قبایل عرب بنی هاشم» بود، و استعداد و لیاقت و شخصیت ممتاز و شهرتی که در امانت داری داشت، او را زبانزد خاص و عام کرده بود. به طوری که محمد امین» خوانده می شد. این اخبار و گزارش ها باعث شد که خدیجه شیفته حسب و نسب و لیاقت و سخصیت و خصال پسندیده او شود. همین جهات نیز موجب گردید که خدیجه زنی به نام نفیسه» دختر علیه» را واسطه قرار دهد تا آمادگی او را برای ازدواج با محمد به اطلاع وی برساند.

بعضی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با محمد امین» در میان گذاشت، و به گفته ابن هشام» مورخ مشهور به وی گفت: عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوینیکو و راستگوئی که در تو هست، می خواهم صریحا به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم» . پیغمبر موضوع را با ابوطالب عمویش در میان گذاشت، و ابوطالب نظر موافق خو را اعلام داشت نفیسه» بانوی واسطه نیز آمادگی محمد امین» را به خدیجه خبر داد، و به دنبال آن مجلس عقد باشکوهی در خانه خدیجه تشکیل شد.

فضائل حضرت خدیجه سلام الله علیها

از فضیلت های حضرت خدیجه علیها السلام، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت می داد و می فرمود: در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.» امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد

شـرافتهای حضرت خدیجه علیها السلام تنها به محیط تـربیتی او خـلاصه نمی گردد؛ بلکه به خصالی نیکو آراسته گردیده بود که هر کودک مـحروم از پدریـ که در حیات غم بار خود نقطۀ اتـکایی نداشت، هر پدری که قـادر نـبودبرای اهل خانه اش معاشی تـدارک بـبیند، هر زنی که بعد از کشته شدن شوهرش بی پناه می ماند، هر رنج دیـده ای کـه از حمایت های دیگران ناامید می گشت، راهـی سـرای ایـشان می گردید و به سـنگر سـرشار از عطوفت و گنج سخاوت او پنـاه مـی برد و به برکت لطف و احسان حضرت بر زخمهای زندگی خود مرهم می نهاد. خانه اش با دو نـشانه شـناخته می شد: یکی قبۀ سبزی که بـر بـامش بود، و دیـگری از ازدحـامی کـه در طریق خانه اش صورت مـی گرفت، این منزل در حوالی مسجد الحرام قرار داشت. حضرت خدیجه علیها السلام در میان انبوه مراجعان، تمایل داشت بـه امـور فقیران رسیدگی کند. در هر موقع از ایـام شـابنه روز آنـان را بـا نـوزاش های ویژه به حـضور مـی پذیرفت، به درد دل های ایشان گوش می داد و در فضایی آغشته به مهربانی کارگزاری را فرا می خواند و به وی توصیه می کرد کـیسه های پول را آورده، بـین آن نیازمندان توزیع کند و در برابر آنان انواع مـراقبت ها و حـمایت های لازم را بـه عـمل آورد.[11]

هـنگامی کـه در سراسر جزیره العرب بانویی ثروتمندتر از حضرت خدیجه علیها السلام یافت نمی گردید، آوازه طهارت، سخاوت و خوش خویی این زن تا بدانجا رسید که او را ملیکه العرب» نامیدند، در واقع این زن با حشمت و شوکتی که بـدست آورده بود، همراه با کرامتهای انسانی بهترین پشتوانه برای قبایل مستقر در مکه به شمار می رفت، گویا خداوند متعال برای سعادت، عزت و سربلندی او هر چه را که این بانو لازم داشت، به وی عنایت کـرده بـود. پوشیده در حجاب، دور از چشم اغیار و نامحرمان و ناپاکان، خانه نشین سرای خویش بود. وقاری داشت که مثال زدنی بود، با این همه کرامت، عفّت و شهرت، زیباترین بانوی مکه به شمار مـی رفت. امـکاناتی را که در اختیار داشت، بی آنکه به حرام و خلافی آلوده سازد، آنها را در مسیر خیر و صلاح به کار می برد و این ویژگی وجاهت و منزلت اجتماعی حضرت را ارتـقا می داد.[12]

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: خَیرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مَرْیمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؛ بهترین ن تـمام عـالم عبارتند از: مریم دختر عـمران، آسـیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله.»[13]قال رسول الله-: أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْیمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فـِرْعَوْن؛[14] پیـامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: بهترین ن بهشتی عبارتند از: خدیجه، فاطمه، مریم و آسیه.»

هم چنین آن حضرت بشارت داده اند: خدیجه علیها السلام به خانه ای از زبرجد در بهشت که فاقد هرگونه رنج و گزندی است، نوید داده شده است.» و افزوده انـد: خـَدِیجَۀُ علیها السلام سَابِقَةُ نـِسَاءِ الْعَالَمِینَ إِلَی الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ؛[15] سبقت گیرنده بر ن جهان در ایمان به خدا و رسولش خدیجه است.»

حضرت خـتمی مرتبت صلی الله علیه و آله خدیجه را جزء بانوانی بر می شمارد که به کمال نایل آمـده انـد[16] و نـیز خطاب به ایشان فرموده اند: یَا خَدِیجَۀُ اَنتَ خَیرُ اُمَّهَاتِ المُؤمِنینَ وَ اَفضَلَهُنَّ؛ همانا ای خدیجه! تو بهترین مـادران مـؤمنان و با فضیلت ترین آنان هستی.»[17]موقعی که ن پیامبر نام خدیجه را در آستانۀ ازدواج حـضرت فـاطمه زهرا علیها السلام با حضرت علی علیه السلام بر زبان آوردند، رسول خدا صلی الله علیه و آله گریست و فرمود: کجاست بانویی چون خدیجه، در آن هـنگام که مردم رسالت مرا انکار کردند، او مصدّق من بود و برای رونق دین خـدا با من همکاری کـرد و بـا دارایی خویش به پیشرفت اسلام کمک کرد، (به همین جهت) خداوند به من فرمان داده است او را به مأوایی در جنت جاوید مژده دهم که در آن ناگواری و نگرانی نباشد.»[]

در روایـتی از رسـول اکرم صلی الله علیه و آله نقل گردیده است که خدیجه در زمرۀ چهار بانویی است که بهشت مشتاق آنهاست و نیز این بانو همسر پیامبر-در دنیا و آخرت است.[19]روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد برای مردم بیاناتی در منزلت حـسنین ( فـرمود و یادآور گردیدند: ای مردم! آیا شما را خبر ندهم به بهترین انسانها از جهت جدّ و جدّه؟ حاضران عرض کردند: آری، بفرمائید، آن حضرت فرمود: الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ جَدُّهُمَا رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدَّتُهُمَا خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ؛[20] آنان حـسن و حـسین اند که جدشان رسول خداست و جدّۀ آنان خدیجه دختر خویلد می باشد.»

حضرت علی علیه السلام فرموده اند: در آغاز بعثت هنوز اسلام به خانه ای راه نیافته بود، مگر بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و خـدیجه و مـن سـومین نفر بودم.»[21]امام حسن مـجتبی علیه السلام کـه در زیـبایی میان بنی هاشم ضرب المثل بود، فرمود: در آن موقعی که خداوند صورتگری می کرد، من شبیه ترین افراد به خدیجۀ کبری علیها السلام بودم.»[22]امـام حـسین علیه السلام در صـحرای نینوا در فراز خطبه ای هنگام معرفی خویش به دشـمنان فـرمود: هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً؛[23] آیا می دانید که جدّۀ من خدیجه دختر خـویلد اسـت، اول بـانو در این امت که اسلام آورد؟»امام سجاد در شام و مجلس یزید و کـارگزاران ستمگرش طی خطبه ای خویش را معرفی کرد که در بخشی از آن آمده بود: جَدَّتِی خَدِیجَةُ زَوْجَةُ نَبِیکمْ؛[24] جدّۀ من خـدیجه هـمسر پیـامبر شماست.»

همچنین زید فرزند آن حضرت که قیامی را در کوفه علیه امویان و مـروانیان تـرتیب داد، با دشمن چنین احتجاج کرد: ما سزاوارتر به مودّت هستیم؛ چرا که پدر ما رسول خدا صلی الله علیه و آله و جـدّۀ مـا خـدیجه کبری علیها السلام است.»[25]

منزلت حضرت خدیجه سلام الله علیها نزد پیامبر صلی الله علیه و آله

از عایشه روایت کرده اند که گوید:هیچگاه نمی شد که رسول خدا از خانه بیرون رود جز آنکه خدیجه را یادمی کرد و ستایش و مدح او را می نمود، تا اینکه روزی طبق همان شیوه ای که داشت نام خدیجه را برد و او را یاد کرد، دراینوقت رشک و حسد مرا گرفت و گفتم: خدیجه جز پیرزنی بیش نبود در صورتی که خداوند بهتر از اوبهره تو کرده.! عایشه گوید: در اینوقت رسول خدا-که این سخن مرا شنید غضبناک شد بحدی که از شدت غضب موهای جلوی سرآنحضرت حرکت کرد آنگاه فرمود: بخدا سوگند خداوند بهتر از او زنی به من نداده،او بود که بمن ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند،و او بود که مراتصدیق کرد و مردم مرا تکذیب نموده (و دروغگویم خواندند) واو بود که در مال خود با من مواسات کرد (و مرا بر خود مقدم داشت) در وقتی که مردم محرومم کردند،و از او بود که خداوند فرزندانی روزی من کرد و از ن دیگر نسبت بفرزند محرومم ساخت.

وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از ن قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد. اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچهای که جبرئیلاز طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسولخدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در حجون » واقع است.

پی نوشت ها

[1]سیرۀ ابن هـشام، ج اول، ص 201؛ مـنتخب التـواریخ، محمد هاشم خراسانی، ص 82.

[2]الکامل فی التاریخ، عز‌ الدین‌ ابن‌ اثـیر، ج اول، ص 593.

[3]تذکره الخواص، سبط ابن جوزی، ص 170.

[4]بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 21، ص 352؛ کحل البصر، محدث قمی‌، ص 70‌.

[5]خدیجه بـنت خـویلد، سید جعفر‌ حایری‌، ص 119‌.

[6]ریاحین الشریعه، شیخ‌ ذبـیح‌ الله مـحلاتی، ج 2، ص 207.

[7]خـیرات‌ حسان‌، محمد حسن خان اعتماد السلطنه، چ اول، ص 111؛ لغـت نـامه دهخدا، ج 7، ص 9609.

[8]بحار الانوار، ج 16‌، ص 79‌.

[9]مادر نمونه اسلام، غلامعلی رحیمیان، صص‌ 6 ـ 5.

[10]خـدیجه بنت خویلد، صص 56 و 119.

[11]شکوه زنـدگی، مـحمدتقی کمالی، صص 20 ـ 19.

شیخ بهایی ، بهاءالدین محمد بن حسین
شیخ بهایی” شاعر ، حکیم و ریاضیدان ایرانی از نوادگان حارث همدانی یکی از یاران با وفای امیرالمؤمنین است که در بلعبک متولد شد.

زندگینامه شیخ بهایی

زندگینامه بهاءالدین محمد بن حسین شاعر معروف ایرانی ملقب به شیخ بهایی یکی از ادیبان سرزمین ایران را در ادامه ملاحظه میکنید.شیخ بهایی

شیخ بهایی

بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی متولد 8 اسفند 925 خورشیدی در بعلبک، درگذشتهٔ 8 شهریور 1000 خورشیدی در اصفهان حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری؛ که در دانش های فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. از شیخ بهایی در حدود 95 کتاب و رساله در ت، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات شیخ بهایی به علم ستاره شناسی، یونسکو سال 2009 که مصادف با سال نجوم می بوده نام وی در لیست مفاخر ایران ثبت گردید.

مختصری از زندگینامه شیخ بهایی

شیخ بهایی از نوادگان حارث همدانی یکی از یاران با وفای امیرالمؤمنین است که در [بعلبک] متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام جبع» یا جباع» زیست، شیخ بهایی از نوادگان حارث بن عبدالله اعور همدانی» بوده است (از شخصیت های برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال 64 خورشیدی). خاندان شیخ بهایی از خانواده های معروف جبل عامل در سده های دهم و یازدهم خورشیدی بوده اند. پدر بهاءالدین عاملی از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.

 

خصوصیات اخلاقی شیخ بهایی

شیخ بهائی در مدرسه، محراب عبادت، مسند قضاوت، دیوان اداری و در هر جا، همواره با مردم بود. روح بلند و رفیع شیخ بهایی چنان بود که او را در طلب علم، به هر سرزمینی می کشاند و در مجلس هر استادی می نشاند همه مسالک. و فرق رابه دیده تحقیق می نگریست و با تلفیق همه آراء و نظرات بزرگان، جوهر ناب وجود خویش را به نور معرفت می گداخت و صیقل می داد. شیخ بهایی همواره درباره عدل و انصاف سخن می گفت و مانند صالحان عمل می کرد و به خلق خدا خدمت می کرد.

 

مجسمه شیخ بهایی

از شیخ بهایی علاوه بر آثار و تألیفات علمی، آثار عمرانی بسیار برجای مانده است

تالیفات و آثار شیخ بهایی

بهاءالدین عاملی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است. تالیفات شیخ بهایی بر اساس پژوهش یکی از محققان بالغ بر 95 کتاب و رساله است. برخی از نویسندگان نیز آثار او را 120 عنوان ذکر کرده اند. در این جا برخی از آثار علمی شیخ بهایی را بررسی می کنیم:

 

- جامع عباسی از آثار شاخص شیخ بهایی

جامع عباسی شاخص ترین اثر شیخ بهایی است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می رفت تا آن جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است یاد می کنند، این کتاب از یک مقدمه و بیست باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.

 

- ابده فی الاصول از تالیفات شیخ بهایی در اصول

ابده فی الاصول مهم ترین اثر شیخ بهایی در اصول است. تاریخ نگارش آن یعنی سال 10 ق و به قولی در سال 1005 ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است.

 

 

شیخ بهایی

- اربعین

اربعین از دیگر آثار شیخ بهایی است. تألیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است. شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تألیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع دربارهٔ احادیث یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف ترین اربعین ها می باشد.

این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ بهایی در آن به مباحث ی پرداخته است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که دربارهٔ حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن ها وارد شده است) به تفصیل دیدگاه های خود را مطرح کرده است. شیخ بهایی دربارهٔ این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو می توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین شیخ در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.

 

- مثنوی سوانح الحجاز (نان و حلوا)

این کتاب شیخ بهایی آمیخته ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است، با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی. شیخ بهایی در یکی از بخش های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه ی او می توان بدان استناد کرد.

 

- کشکول شیخ بهایی

کشکول نیز از دیگر آثار شیخ بهایی است. این کتاب بصورت جُنگی آزاد، شامل شعرها و نثرهای مورد علاقه بهایی است که برخی از خود وی و برخی نیز گردآوری او از دیوان ها و کتاب های مورد علاقه اش بوده اند. این مطالب اغلب بی هیچ نظم خاصی به دنبال هم آمده اند. لیکن بیش از سایر تالیفات وی خواننده را به ضمیر فکری شیخ بهایی نزدیک می کند.

 

شیخ بهایی

دستخط منسوب به شیخ بهائی. مورخ 1008ق. در کتاب تحریراکر در موضوع ریاضی

 

سبک اشعار شیخ بهایی

از شیخ بهایی شعرهای بسیار به یادگار مانده است، ولیکن وی به دلیل غور و دقت در مسائل علمی، نتوانسته است در اشعار خویش لطافت و ذوق را (که اساس کار یک شاعر است،) حفظ نماید. در آثار او سبک های متنوعی به چشم می خورد؛ او در مثنوی از مولوی و عطار، در غزل از سعدی و عراقی و در سروده های عرفانی خویش از غزلیات شمس پیروی کرده است.

 

خدمات علمی و عمرانی شیخ بهائی

مهارت شیخ بهایی در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و از مهم ترین خدمات شیخ در رونق بخشیدن به شهر اصفهان تعیین سمت قبله مسجد امام اصفهان است. این قبله یابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد.

تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، ساخت گلخن گرمابه ای است که هنوز در اصفهان مانده معروف به حمام شیخ بهائی و طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود. همچنین طرح ریزی کاریز نجف آباد-اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، (یکی از بزرگترین کاریزهای ایران) و معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف و شاخص تعیین اوقات شرعی (ساعت آفتابی در مغرب مسجد امام را به شیخ بهایی نسبت می دهند. بنا به روایتی شیخ بهایی را احتمالاً مبدع تهیه نان سنگک، حلواشکری و فرینی می دانند.

مثنویات معروف شیخ بهایی

ازمثنوّیات معروف شیخ بهائی در زبان فارسی می توان از اینها نام برد:
نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز، (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است.
- نان و پنیر، (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی شیخ بهایی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان
- شیر و شکر، (اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (161 بیت در کلیات چاپ نفیسی و 141 بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است.

ثنوی هایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها